زمانی که فردی تصمیم به سرمایه گذاری میگیرد، گزینههای متعددی پیش روی خود دارد. سرمایهگذاری در بورس، ملک، زمین، ارز، طلا، سکه و صندوقها سرمایهگذاری از جمله انتخابهای سرمایهگذاران به شمار میروند. ضمن اینکه برای انتخاب روش مناسب، معیارهای متفاوتی مثل میزان دارایی، ریسکپذیری و بازده مورد انتظار نیز باید مورد توجه قرار گیرند. در بین همه معیارها، «افق زمانی» موضوعی متفاوت است. سرمایهگذاری میتواند با دو استراتژی «بلندمدت» و «کوتاهمدت» انجام شود که هر یک از آنها ویژگیهای خاص خود را دارد و میتواند نتیجه متفاوتی را برای فرد حاصل کند. در ادامه، قصد داریم به این موضوع بیشتر بپردازیم و به این پرسش پاسخ دهیم که چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟
منظور از سرمایه گذاری بلندمدت چیست؟
برای اینکه بدانیم چرا باید در بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟ نیاز است ابتدا با سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت بیشتر آشنا شویم.
سرمایهگذاری کوتاهمدت به سرمایهگذاریهایی گفته میشود که افق زمانی سرمایهگذار معمولا زیر یک سال است. البته برخی افراد، سرمایهگذاری کوتاهمدت را دوره زمانی بسیار کوتاهتر، مثلا کمتر از یک ماه در نظر میگیرند.
دسته دیگر معاملهگران روزانه هستند که معمولا تمایل به نگهداری سهم برای کمتر از یک روز دارند. این گروه از معاملهگران ابتدای صبح، یک سهم را میخرند و قبل از اتمام ساعات معاملاتی بازار، آن را میفروشند. به این نوع سرمایهگذاری نوسانگیری گفته میشود. در مقاله آموزش نوسان گیری در بورس میتوانید با این روش بیشتر آشنا شوید. استراتژی نوسانگیری کاملا متفاوت با سرمایهگذاری کوتاهمدت است. بیشتر کار افراد خبره در زمینه تحلیل بازار است و به مطالعه و تمرین بسیار نیاز دارد.
به نوعی از سرمایهگذاری که در آن رسیدن به سود و نقدشوندگی وابسته به زمان طولانی باشد هم سرمایه گذاری بلندمدت میگویند. در این نوع از سرمایهگذاری معمولا دید فرد برای نگهداری سهم بیش از یک سال است. گاهی اوقات سرمایهگذار بلندمدت سهم را ۵ سال، ۱۰ سال یا حتی بیشتر نگهداری و از سود سالانه آن استفاده میکند.
سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت چه تفاوتهایی دارند؟
افرادی که با افق زمانی کوتاهمدت به معامله میپردازند، این هدف را با خرید سهم در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام میدهند. برای این کار، یک سهم را زمانی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی سهام و بنیادی آن است، خریداری میکنند و زمانیکه قیمت آن، پس از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، بالا رفت و وارد سود شد آن را میفروشند. این روش همان طور که گفتیم دشواری خاص خود را دارد و همه چیز به این سادگی که به نظر میرسد نیست.
تنها با آگاهی نسبت به بازار و داشتن زمانبندی صحیح، میتوان به خرید و فروش در کوتاهمدت اقدام کرد. زمانبندی صحیح یعنی دقیقا زمانی که سهم در پایینترین قیمت است آن را خرید و درست در بالاترین قیمت آن را فروخت. در این بین اگر سهم را خیلی زود به فروش برسانید، سود بالقوه را از دست میدهید و اگر دیر برای فروش اقدام کنید، ممکن است اصل پولتان در معرض خطر قرار بگیرد.
معاملهگران حرفهای، با تسلط بر مفاهیم تحلیل تکنیکال، این روند زمانی را محاسبه و قیمت آینده سهم را پیشبینی میکنند. البته گاهی این اتفاق میافتد که سهام در روند مورد انتظار حرکت نمیکند. در این حالت نیز استراتژی معاملهگر است که حکم به نگهداری یا فروش سهم در زیان میدهد.
نکته دیگر در معاملات کوتاهمدت، تعدد معاملات و هزینه کارمزد آنها است. معاملهگران کوتاهمدت در روز با تعداد بالایی معامله سر و کار دارند که اگر حتی کارمزدهای تخفیفی نیز شامل حالشان شود، باز هم پرهزینه خواهد بود. برخلاف سرمایهگذاری بلندمدت که سهم برای مدتی طولانی نگهداری میشود و سرمایهگذار کارمزد معاملاتی کمتری را متحمل خواهد شد.
با وجود این که معاملات کوتاهمدت میتواند برای افرادی که به آن تسلط دارند بسیار سودآور باشد، اما اکثر سرمایهگذاران خبره و با تجربه استراتژی بلندمدت را میپسندند. به گفته وارن بافت سرمایهگذار نامدار آمریکایی که یکی از ثروتمندترین افراد حوزه بورس در دنیا است: «بهترین مدتزمان نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است».
روش کار وارن بافت به این صورت بود که نوسانات بازار را به عنوان فرصتی برای خرید میدید و از طریق خرید و حفظ بلندمدت سهام شرکتهای بنیادی و قوی، توانست ثروت کلانی در بورس به دست آورد.
با توجه به این نکته میتوان گفت که سرمایهگذاری بلندمدت در شرکتهایی که رشد پایداری دارند، نسبت به شرکتهای نوپا گزینه مناسبتری است زیرا این سرمایهگذاری ریسک کمتری را به دنبال دارد.
علاوه بر این، شرکتی که در گذشته سود نقدی قابل توجهی پرداخت و به صورت منظم این سود را افزایش داده است، مسلما گزینه خوبی برای سرمایهگذاران بلندمدت محسوب میشود. سرمایهگذاران بلندمدت برای تشخیص بهترین سهمها، از روش تحلیل بنیادی استفاده میکنند و با بررسی گزارشها و صورتهای مالی شرکتها، بهترین گزینه را انتخاب میکنند.
چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟
اما میرسیم به سوالی که در ابتدای مقاله مطرح کردیم، چرا باید بلندمدت سرمایهگذاری کنیم؟ چرا نمیتوانیم به جای یک سرمایهگذاری ۵ ساله، سرمایهگذاریهای متعدد کوتاهمدت انجام دهیم؟
برای پاسخ به این سوال بیایید به زمان گذشته بازگردیم. در دهههای قبل پسانداز و سپردهگذاری وجه در بانکها مورد توجه بسیاری از افراد جامعه قرار داشت و آنها این کار را با اهداف مختلفی مانند پسانداز برای دوران بازنشستگی، سپردهگذاری برای آینده فرزندان و … انجام میدادند.
در نهایت هم فرد پس از گذشت ۱۰ یا ۲۰ سال از وجه پسانداز خود بهره میبرد اما در سالهای اخیر با توجه به کاهش ارزش پول، پسانداز به شکل قبل دیگر فایدهای ندارد و سرمایهگذاری بلندمدت است که میتواند ارزش دارایی شما را حفظ کند.
پس دلیل نخست، حفظ ارزش دارایی است. وقتی فردی از معاملهگری چندان سر در نمیآورد، نمیتواند سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و سودده انجام دهد. این فرد نیاز به یک گزینه امن و مطمئن برای سرمایه گذاری بلندمدت دارد. مثلا اگر دارایی قابل توجه باشد، ملک و زمین گزینههای خوبی هستند و برای داراییهای کمتر، صندوقهای سرمایه گذاری (خصوصا از نوع سهامی) بهترین انتخاب به حساب میآیند.
اما در رابطه با سهامداران بورس، این افراد چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنند؟ این افراد احتمالا اطلاعات خوبی درباره تکنیکهای معاملهگری دارند، پس چرا باید به سراغ سرمایه گذاری بلندمدت بروند؟
سرمایه گذاری بلندمدت در بورس
در بازار بورس، شما کمتر معاملهگر حرفهای را میبینید که فقط با استراتژی بلندمدت یا کوتاهمدت سرمایهگذاری کند. معمولا افراد سبد سهام خود را به شکلی میچینند که از هر دو مورد سود کوتاهمدت و بلندمدت پشتیبانی کند. اما دلیل این استراتژی چیست؟ اصلا چرا یک معاملهگر حرفهای باید سرمایه گذای بلندمدت در بورس انجام دهد؟
افرادی که به سرمایهگذاری کوتاهمدت در بورس میپردازند، معاملهگری را به عنوان شغل برگزیدهاند. این افراد به نقدینگی نیاز دارند، یعنی اگر اصل و سود پول به سرعت بازنگردد، نمیتوانند مجددا معامله کنند.
از طرفی سرمایهگذاریهای کوتاهمدت یا نوسانگیری، گاهی سود خوبی دارد و گاهی میتواند زیانبار باشد یا سود کمی را حاصل کند. پس همین افراد هم که معاملهگران ماهر هستند، بخشی از دارایی خود را در سهام بنیادی سرمایهگذاری میکنند. برای آن بخش از دارایی افق دید چند ساله دارند، نمیخواهند ریسک زیادی متوجه آن باشد و از همه مهمتر نقدینگی آن بخش برایشان اهمیت ندارد. بنابراین یک معاملهگر خبره که روزانه داراییاش را مدیریت میکند و افق دید کوتاهمدت دارد، باز هم به سرمایه گذاری بلندمدت در بورس میپردازد.
حال برعکس این حالت را در نظر بگیرید. آیا همه سرمایه گذارانی که به صورت بلندمدت در بورس سرمایه گذاری میکنند، معاملات روزانه هم انجام میدهند؟ پاسخ منفی است. بسیار از افراد فرصت انجام معاملات روزانه رو ندارند و تنها سرمایه گذاری بلندمدت در بورس را با اهداف توضیح داده شده در قبل انجام میدهند.
برخی از این افراد، علاوه بر نداشتن فرصت کافی، از دانش بورسی هم برخوردار نیستند و نمیتوانند سهام بنیادی را تشخیص دهند. برخی دیگر دارایی کمی دارند و با آن میزان از دارایی نمیتوانند سهام مناسب را به تعداد قابل توجه تهیه کنند و در نهایت سود چندانی عایدشان نخواهد شد. در ادامه به بررسی انتخابهای این افراد برای سرمایه گذاری بلندمدت در بورس میرویم.
سرمایه گذاری غیر مستقیم و بلندمدت در بورس
برای افرادی که از دانش، زمان یا سرمایه کافی برای سهامداری برخوردار نیستند، بهترین انتخاب سرمایه گذاری غیرمستقیم و بلندمدت در بورس است. این افراد میتوانند روش سبدگردانی اختصاصی یا صندوقهای سرمایهگذاری را انتخاب کنند. اگر فرد دارایی قابل توجهی داشته باشد، میتواند از طریق شرکتهای مدیریت دارایی، سبد سهامی با استراتژی بلندمدت تشکیل دهد. مدیران سبد با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار، دارایی فرد را بین سهام بنیادی تقسیم میکنند و فرد در طولانی مدت از سود خوبی بهرهمند میشود.
روش دیگر سرمایه گذاری غیر مستقیم و بلندمدت در بورس، صندوقهای سرمایه گذاری هستند که شامل سه نوع سهامی (ریسک و سود بالا)، صندوق درآمد ثابت (سود و ریسک پایین) و مختلط (سود و ریسک متوسط) میشوند. سرمایهگذاری در همه این صندوقها میتواند با استراتژی بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت انجام شود. البته بهتر است قبل از خرید واحدها، امیدنامه و اساسنامه صندوق را مطالعه کنید، با اهداف آن آشنا شوید و در نهایت صندوقی که به اولویتهای شما نزدیکتر است را انتخاب کنید.
مزایای سرمایه گذاری بلندمدت
معمولا افراد پس از انجام سرمایه گذاری بلندمدت، احساسات متفاوتی را تجربه میکنند. مثلا در ابتدا دچار وسواس برای انتخاب بهترین روش میشوند، سپس کمی نگرانی و استرس را تجربه میکنند و در نهایت میآموزند که با جریان پیش بروند و افق دید عمیقتری داشته باشند. در ادامه برخی از مزایای سرمایه گذاری بلندمدت را بررسی میکنیم.
- وقتی شما با استراتژی بلندمدت سرمایه گذاری در بورس را شروع میکنید، تصمیمات هیجانی و لحظهای معنایی ندارند. اگر قیمتها به دلیل رخدادهای سیاسی و اجتماعی خاص دچار نوسان شود، تاثیری در تغییر تصمیم شما ندارد. این رخدادها گذرا هستند و احتمالا پس از مدتی، شرایط به حالت قبل باز میگردد و سرمایه شما رشد خود را خواهد داشت.
- تاریخ تکرار میشود. وقتی ما بازارهایی مثل مسکن، طلا و بورس را در چند سال متوالی بررسی میکنیم، کاهش قیمت قابل توجه و زیان برای سرمایه گذاران در آن نمیبینیم. تاریخ ثابت کرده است که رشد قیمت همواره وجود دارد و داشتن استراتژی بلندمدت در سرمایه گذاری همواره بهره خوبی را برای فرد حاصل میکند.
- بهره مرکب یکی از مهمترین موارد در سرمایه گذاری بلندمدت است. وقتی شما میخواهید از بهره مرکب بهرهمند شوید، باید به فاکتور «زمان» بیش از پیش اهمیت بدهید. اصلا سرمایه گذاری بلندمدت بدون بهره مرکب، معنایی ندارد! خصوصا در بازار بورس و صندوقهای سرمایهگذاری که سود دورهای پرداخت میکنند، بهره مرکب یک فاکتور اصلی است.
- امنیت یکی دیگر از مزایای سرمایه گذاری بلندمدت است. فردی که به صورت مستقیم در بورس سرمایه گذاری میکند، سهام بنیادی و مطمئنتری را برای سهامداری (بلندمدت) در نظر میگیرد. در سرمایهگذاری غیرمستقیم هم امنیت از طرف شرکت مدیریت دارایی تامین میشود. افراد که روش سبدگردانی اختصاصی را برمیگزینند، میتوانند راجع به اهداف سرمایهگذاری با کارشناس سبدگردان صحبت کنند، بنابراین سبد طبق اولویتهای آنها چیده و مدیریت میشود. در انتخاب صندوق هم با توجه به تنوعی که وجود دارد، سرمایه گذار میتواند گزینهای منطبق با خواستهها و درصد امنیت و سود مدنظر را انتخاب کند.
- بهرهگیری از استراتژی بلندمدت در سرمایه گذاری، امکان خرجهای اضافه و هدررفت پول را از شما میگیرد. برخی از افراد هر مقدار پولی که بدست آورند را باید خرج کنند! سرمایهگذاری بلندمدت که امکان برداشت پول را به افراد نمیدهد، انتخاب بسیار مناسبی برای این افراد است.
سخن آخر
وقتی ما میخواهیم راه و روش خاصی را برای انجام یک کار پیش بگیریم، باید دلیل انتخاب آن راه و روش برایمان روشن باشد. مثلا اگر ندانیم که چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم، دیگر چه فرقی میکند استراتژی بلندمدت باشد یا کوتاهمدت؟ حتی ممکن است مدتی پس از انتخاب استراتژی دچار سردرگمی شویم و تصمیم بگیریم راههای دیگر را امتحان کنیم. پس دانستن اینکه چرا باید بلندمدت سرمایهگذاری کنیم، چگونگی انجام سرمایه گذاری بلندمدت به صورت مستقیم و غیر مستقیم در بورس و ویژگیهای هر کدام میتواند ما را انتخاب بهترین روش یاری دهد.
باسلام
بنظر اگ طبق قانون حداقل خریدوفروش +۳۰٪ اعمال معامله انجام ریسک بحدی پایین میاد اگ بلفرض ضرری بشه قابل ایرادنیس.
مثلابجای خرید میلونی فقط
۵۰۰۰۰۰حداقل+۳۰٪=۶۵۰۰۰۰تومن خرید ازتعدادنمادها مختلف انجام بدیم اولا هرزمان ک نمادی ب سود خوب برسه قابل فروشه۵۰۰۰۰۰تومنه،،درثانی از۱۵۰۰۰۰تومن باقیمانده میتوان برای سرمایه هایی هرچنداندک اما ارزشمند فک کنیم،
کمااینک سال۸۵ارزش سهام عدالت۵۰۰۰۰۰تومن بوده و الان۸/۹تومن یابیشتر،
خوشحال میشم دوستان نظربگذارید
مطمعنا دید بلند مدت خیلی خوبه من سهم داشتم سال ۹۵ ۵۰هزارتومن قیمتش بود و میخاستیم بفروشمش گفتم ولش کن این ۵۰ تومن هیچ دردی دوا نمیکنه از من ولی الان همون ۵۰ تومنه شده ۹ میلیون
اگه به عنوان سرمایه گذاری بخوای نگاه کنی بلند مدت و اگه به عنوان شغل کوتاه مدت و نوسان گیری
بهترین روش و موثرترین بلندمدت است .
درصورتی که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور ثبات داشته باشه بلند مدت خوب هست ولی در حال حاظر هیچ کدوم
بلند مدت کاملا جوابگو و خوب هست اما نه مثل یکسال اخیر که دولت با سیاست های مختلفش بازار بورس بدست گرفتن و هرطوری که خواستن بازار میچرخاندن که هرجوری شده سود کنن...از رییس دولت گرفته تا وزیر افتصاد و وزیر صمت و اشخاص دیگه دعواهای سیاسی و اقتصادیشان کاری به بازار بورس که اعتماد به بازار به زیر صفر درصد هم برسه