در بورس سرمایهگذاری بلندمدت خوب است یا کوتاهمدت؟
- ۱۸ بهمن ۱۳۹۹
- agah4
- ۴۱ نظر
- ۳۶۱ مشاهده

برای سرمایهگذاری در بورس باید استراتژی داشت. مدتزمان سرمایهگذاری یکی از معیارهای مهم در تعیین استراتژی است. گروهی برای کسب سود در زمانی کوتاه سرمایهگذاری میکنند و گروهی دیگر در فکر کسب سود در بلندمدت هستند. هر کدام از این برنامهریزیها مزایا و معایب و نتایج خاص خود را دارند. در ادامه بررسی میکنیم که به این پرسش پاسخ خواهیم داد که در بورس سرمایهگذاری کوتاهمدت خوب است یا بلندمدت؟
در این مقاله عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
O منظور از سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت چیست؟
O سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت چه تفاوتهایی دارند؟
O سرمایهگذاری بلندمدت خوب است یا کوتاهمدت؟
منظور از سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت چیست؟
برای این که بدانیم در بورس سرمایهگذاری بلندمدت خوب است یا کوتاهمدت باید ابتدا هر دو گزینه و مزایا و معایب هر یک را به خوبی بشناسیم. سرمایهگذاری کوتاهمدت به سرمایهگذاریهایی گفته می شود که افق زمانی سرمایهگذار معمولا زیر یک سال است. البته برخی از افراد سرمایهگذاری کوتاهمدت را دوره زمانی بسیار کمتر، مثلا کمتر از یک ماه در نظر میگیرند. گروه دیگر معاملهگران روزانه هستند که معمولا تمایل به نگهداری یک سرمایهگذاری برای کمتر از یک روز دارند. این گروه از معاملهگران در ابتدای صبح، یک سهم را میخرند و قبل از اتمام ساعات معاملاتی روز، آن را میفروشند. به این نوع سرمایهگذاری نوسانگیری گفته میشود که یک استراتژی کاملا متفاوت نسبت به سرمایهگذاری کوتاهمدت دارد. معاملات روزانه کار افراد خبره است و به مطالعه و تمرین بسیار نیاز دارد.
در مقابل به روشی که دید فرد برای نگهداری سهم بیشتر از یک سال باشد، سرمایهگذاری بلندمدت گفته میشود. گاهی اوقات سرمایهگذار بلندمدت سهم را ۵ سال، ۱۰ سال یا حتی بیشتر نگهداری و از سود هر ساله آن استفاده میکند.
آن چه که سبب میشود تا یک فرد استراتژی خود را بر مبنای سرمایهگذاری کوتاهمدت یا بلندمدت بچیند، افق زمانی مد نظر او است. به عنوان مثال اگر شخصی قصد خرید خانهای را در ۱۵ سال آینده داشته باشد، افق زمانی او ۱۵ ساله خواهد بود. در سرمایهگذاری عوامل دیگری چون میزان ریسکپذیری، میزان پیگیری و نظم مالی نیز در کنار افق زمانی مطرح است. علاوه بر این توجه کنید که شما برای سرمایهگذاری خود باید هدف داشته باشید و لازم است که اهداف بلندمدت و کوتاهمدت شما در یک مسیر باشند. در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت چه تفاوتهایی دارند؟
افرادی که با افق زمانی کوتاهمدت به معامله میپردازند، این هدف را با خرید سهم در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام میدهند. برای این کار، یک سهم را در زمانهایی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی و بنیادی است خریداری میکنند و زمانیکه قیمت سهم، پس از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، بالا رفت و وارد سود شد آن را میفروشند. این روش همان طور که گفتیم دشواری خاص خود را دارد و همه چیز به این سادگی که به نظر میرسد نیست.
در واقع تنها با آگاهی نسبت به بازار و داشتن زمانبندی صحیح میتوان به خرید و فروش در کوتاهمدت اقدام کرد. زمانبندی صحیح یعنی دقیقا زمانی که سهم در پایینترین قیمت است آن را خرید و درست در بالاترین قیمت آن را فروخت. در این بین اگر سهم را خیلی زود به فروش برسانید سود بالقوه را از دست میدهید و اگر دیر اقدام به فروش کنید ممکن است اصل پولتان در معرض خطر قرار بگیرد.
معاملهگران حرفهای، با تسلط بر مفاهیم تحلیل تکنیکال، این روند زمانی را محاسبه و قیمت آینده سهم را پیشبینی میکنند. البته گاهی این اتفاق میافتد که سهام در روند مورد انتظار حرکت نمیکند. در این حالت نیز استراتژی معاملهگر است که حکم به نگهداری یا فروش سهم در زیان میدهد.
نکته دیگر در معاملات کوتاهمدت، تعدد معاملات و هزینه کارمزد آنها است. معاملهگران کوتاهمدت در روز با تعداد بالای معامله سر و کار دارند که اگر حتی کارمزدهای تخفیفی نیز شامل حالشان بشود، باز هم پرهزینه خواهد بود. حال در سرمایهگذاری بلندمدت به علت این که معاملات به مدت طولانی نگهداری میشوند سرمایهگذار کارمزد معاملاتی کمتری را متحمل میشود.
با وجودی که معاملات کوتاهمدت میتواند برای افرادی که به روش آن تسلط دارند بسیار سودآور باشد اما اکثر سرمایهگذاران خبره و با تجربه استراتژی بلندمدت را میپسندند. به گفته وارن بافت سرمایهگذار نامدار آمریکایی که یکی از ثروتمندترین افراد حوزه بورس در دنیا است: «بهترین مدتزمان نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است». روش کار وارن بافت به این صورت بود که نوسانات بازار را به عنوان فرصتی برای خرید میدید و از طریق خرید و حفظ بلندمدت سهام شرکتهای بنیادی و قوی، توانست ثروت کلانی در بورس به دست آورد.
با توجه به این نکته میتوان گفت که سرمایهگذاری بلندمدت در شرکتهایی که رشد پایداری دارند، نسبت به شرکتهای نوپا گزینه مناسبتری است زیرا این سرمایهگذاری ریسک کمتری را به دنبال دارد. علاوه بر این، شرکتی که گذشته سود نقدی قابل توجهی پرداخت کرده و به صورت منظم این سود را افزایش داده است مسلما گزینه خوبی برای سرمایهگذاران بلندمدت محسوب میشود. سرمایهگذاران بلندمدت برای تشخیص بهترین سهمها، از روش تحلیل بنیادی استفاده میکنند و با بررسی گزارشها و صورتهای مالی شرکتها، بهترین گزینه را انتخاب میکنند. برای استفاده از خدمات مشاوره سرمایهگذاری آنلاین و مطالعه تحلیلهای تکنیکال و بنیادی، به وب سایت همفکران مراجعه کنید.
هر یک از روشها را بررسی کردیم اما برای این که بدانیم در بورس سرمایهگذاری بلندمدت خوب است یا کوتاهمدت باید هدف را در نظر بگیریم. به صورت کلی هر یک از این روشها مناسب افراد خاصی است. در ادامه جزئیات بیشتری را در این زمینه مطرح میکنیم.
سرمایهگذاری بلندمدت خوب است یا کوتاهمدت؟
شاید سوال بسیاری از شما این باشد که در بورس سرمایهگذاری بلندمدت خوب است یا کوتاهمدت؟ باید گفت شما میتوانید از هر دو نوع سرمایهگذاری استفاده کنید و از آن بهره ببرید اما همان طور که گفتیم اهداف کوتاهمدتتان باید با اهداف بلندمدت در یک مسیر باشند.
با یک مثال به شرح این موضوع میپردازیم. تصور کنید هدف بلندمدت شما خرید یک خانه باشد اما در حال حاضر پول آن را ندارید. برای رسیدن به این هدف بلندمدت شما باید یک سری اهداف کوتاهمدت برای خود تعیین کنید. مانند پسانداز مقداری از درآمدتان، کم کردن مخارج زندگی و… . در سرمایهگذاری هم لازم است همین اتفاق رخ دهد، یعنی اهداف بلندمدت شما باید از اهداف کوتاهمدتی تشکیل شده باشند که در امتداد یکدیگرند و این اهداف کوتاهمدت سبب میشوند که رسیدن به هدف اصلی آسانتر شود.
به طور کلی از لحاظ شخصیتی سرمایهگذاران به دو گروه اصلی تقسیمبندی میشوند. گروه اول افرادی که صبورند و عقیده دارند که باید به یک سرمایهگذاری فرصت داد تا شکوفا شود. این افراد به دنبال سودهای ۴۰ یا ۵۰ درصدی نیستند، بلکه به دنبال ۱۰ یا ۲۰ برابر شدن سرمایه خود در طول زمان چند ساله هستند.
گروه دوم افرادی هستند که صبرشان کم است. برای این گروه همان سود اندک مساوی با برد در این بازار است. به اعتقاد این افراد کمتر میتوان سرمایهگذاری را یافت که مثلا در طول ۱۰ سال ۲۰ برابر شود. به همین منظور تمرکزشان بر هدفهای کوچک و سرمایهگذاریهای زود بازده است. باید گفت هر دو تفکر درست است و بستگی به شرایط زندگی فرد، شخصیت و میزان ریسکپذیری او دارد.
در نتیجه نمیتوان به طور قطع گفت که بهترین سرمایهگذاری بلندمدت یا کوتاهمدت است زیرا برای همه یکسان نیست و شخصیت افراد و انگیزه آنها در سرمایهگذاری موثر است. توصیه ما این است که به علت مزیت پایداری در سرمایهگذاری بلندمدت، سرمایهگذاران تازه وارد به جای توجه به نوسانات بازار، بر چشم انداز بلندمدت بازار تمرکز کنند. به طور کلی اگر قصد دارید از استراتژی معاملات کوتاهمدت استفاده کنید؛ بهتر است تنها بخش کوچکی از سبد سهام خود را با هدف کوتاهمدت تنظیم کنید و مابقی پرتفوی خود را به روش بلندمدت اختصاص دهید.
سخن آخر
در بازار بورس به استراتژیهایی که فرد در آن افق زمانی کوتاهمدت و کمتر از یک سال را در نظر دارد سرمایهگذاری کوتاهمدت و در مقابل به سرمایهگذاری که بازده آن بعد از گذشت چند سال برآورد میشود را سرمایهگذاری بلندمدت میگویند. بنابراین اگر بخواهیم بدانیم در بورس سرمایهگذاری بلندمدت خوب است یا کوتاهمدت باید ویژگیهای شخصیتی و اهداف افراد را بررسی کنیم. روشهای بلندمدت مناسب افراد صبوری است که قصد ندارند درگیر تحلیلهای روزانه شوند و میخواهند سرمایه خود را در طول زمان چند برابر کنند و سرمایهگذاری کوتاهمدت بیشتر مناسب افرادی است که وقت زیادی دارند و قصد دارند از سودهای کوچک و سرمایهگذاریهای زودبازده بهرهمند شوند.
با سلام
بهترین و بی درد و سر ترین روش همان بلند مدت است.
متاسفانه الان همه نوسانگیری میکنند.باید سازمان یه فکری برای اینها بکنه.
دوست عزیز با این ریزش انتظار داری مردم سهامداری کنند.
نوسانگیری علم میخواد و شخصی که نوسانگیری می کند دارای سطح بالایی از دانش و هماهنگی علم با عمل هست.
چرا باید سازمان فکری برای این موضوع بکند؟
چون شما یا بنده نمی تونیم سطوح رو شناسایی کنیم جهت ورود و خروج؟
چون من و شما بلد نیستیم خرید و فروش به موقع انجام بدیم و هر وقت صف خرید یا فروش میشه میدویم و ته صف وایمیستیم؟
چون من و شما بدون هدف و بدون استراتژی وارد سهم میشیم باید سازمان شخصی رو که دارای دانش، برنامه و استراتژی و قدرت تحلیل هست رو نابود کنه؟
این صحبت مثل دیدن در شهر کورها میماند که یاد شخص باید خود را به ندید بزند و یا اگر بفهمند که می بینید اگر به کفر و جادوگری محکوم نشه قطعا کورش میکنند!!!!
غیر از این هست؟
با توجه به تجربه شخصی تقسیم پورتفوی شخصی از ابتدا با تفکیک دیدگاه سرمایه گذاری می بایست صورت بگیرد ۳۰ درصد دید بلند مدت و ۶۰ درصد کوتاه مدت و میان مدت و ۱۰ درصد هم نقد جهت فرصت نوسان گیری و غیره
با سلام
من سال ۷۰ وارد بورس شدم.سهامی که خریدم ۵ سال بعد در سال ۷۵ حدودا" ۸۲ برابرشده بود.بنظرم سرمایه گذاری بلند مدت در صورت ثبات اقتصادی وسیاسی کشور بهترین روش سرمایه گذاری در بورس است.
سلام بلند مدت خوبه ولی نه تو این بازار
از نظر بنده، بنیادی دارای استرس و فشار کمتری میباشد. ولی هرچه بازه کوتاه تر شود استرس بیشتر و تحلیل باید دقیق تر باشد. ولی داشتن یک یا دو سهم بلند مدتی برای دوره بازنشستگی مناسب میباشد. و حتی شده در نقطه مناسب هرچند کم به سهام بلند مدتی خود اضافه میکنم.
بهترین و سود آورترین روش بلند مدت می باشد.
فعلا که همه نوسان گیر هستند
بلند مدت به نظرم برای سرمایه گذاری بچه ها و ازدواج و جهیزیه برای اینده میتونه مفید باشه
بلندمدت اگر نوسانگیرا اجازه بدن قیمت رشد کنه خوبه
واقعا این نوسانگیری باید تموم بشه
سلام با وضعیت موجود به دید کوتاه مدت که فایده ای نداره فقط بلند مدت اگر سود دهی داشته باشه
به نظرم با این شرایط فعلی باید سهام را خرید و دیگه هم سراغش نرفت
مطمینا دید بلند مدت بهتره
سلام با این وضعیت بازار هیچ کدوم خوب نیست. نوسان هم نمیشه گرفت
با سلام حتما بلند مدت خوب است به شرطی که بازار ثبات داشته باشد اگر سهمی ارزنده است حتما باید همیشه مشتری برای خرید داشنه باشد نه اینکه به فرض مثال فرقی بین ذوب و گرجی نباشد
بلند مدت کاملا جوابگو و خوب هست اما نه مثل یکسال اخیر که دولت با سیاست های مختلفش بازار بورس بدست گرفتن و هرطوری که خواستن بازار میچرخاندن که هرجوری شده سود کنن...از رییس دولت گرفته تا وزیر افتصاد و وزیر صمت و اشخاص دیگه دعواهای سیاسی و اقتصادیشان کاری به بازار بورس که اعتماد به بازار به زیر صفر درصد هم برسه
درصورتی که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور ثبات داشته باشه بلند مدت خوب هست ولی در حال حاظر هیچ کدوم
بهترین روش و موثرترین بلندمدت است .
مطمعنا دید بلند مدت خیلی خوبه من سهم داشتم سال ۹۵ ۵۰هزارتومن قیمتش بود و میخاستیم بفروشمش گفتم ولش کن این ۵۰ تومن هیچ دردی دوا نمیکنه از من ولی الان همون ۵۰ تومنه شده ۹ میلیون
اگه به عنوان سرمایه گذاری بخوای نگاه کنی بلند مدت و اگه به عنوان شغل کوتاه مدت و نوسان گیری
باسلام
بنظر اگ طبق قانون حداقل خریدوفروش +۳۰٪ اعمال معامله انجام ریسک بحدی پایین میاد اگ بلفرض ضرری بشه قابل ایرادنیس.
مثلابجای خرید میلونی فقط
۵۰۰۰۰۰حداقل+۳۰٪=۶۵۰۰۰۰تومن خرید ازتعدادنمادها مختلف انجام بدیم اولا هرزمان ک نمادی ب سود خوب برسه قابل فروشه۵۰۰۰۰۰تومنه،،درثانی از۱۵۰۰۰۰تومن باقیمانده میتوان برای سرمایه هایی هرچنداندک اما ارزشمند فک کنیم،
کمااینک سال۸۵ارزش سهام عدالت۵۰۰۰۰۰تومن بوده و الان۸/۹تومن یابیشتر،
خوشحال میشم دوستان نظربگذارید
همه نوسان میگیرن که اونم از ترس ضرر هست بیشتر ولی بهترین راه ۳ تا ۶ ماهه هست حداقل
بله روش های بلند مدت و سهام داری همیشه خوب بوده ولی نه تو این اقتصاد مریض و بیمارگونه شرایط بازار
/تو این اقتصاد بلند مدت کوتاه مدت شده روزانه
با سلام مشخص هستش که سرمایه گذاری بلند مدت توی اکثر بازارها خوب جواب میده ولی تو بازار بورس ما به دلیل اینکه همه بازار دست حقوقی ها می باشد وسهم رو بالا میدن دست مردم و بعدش هیچ قانونی هم جلودارشان نیست تو این حالت فرقی نداره سهامدار حقوقی چه سیاستی بابت سرمایهگذاری تو بورس داره. بازار بورس ما تو این روزها دستوری عمل میکنه .
به نظرم خرید سهام به دید بلند مدت عالیه
هر دو؛
چند سهم کوتاه مدتی و چند سهم برای نوسان گیری داشته باشیم
سرمایه گذاری بلند مدت اگر تو انتخاب سهم اشتباه نکنیم خیلی بهتره برای کسایی که نمیتونن روزانه رصد کنن بازارو
ولی اگر میشه روزانه چک کرد و تحلیل کرد سودای کوتاه مدتی رو گرفتن تو بلند مدت سود بهتری میده
با سلام بلند مدت عالیه اما با اطلاعات خوب کوتاه مدت هم سود خوبی میده
سلام بنظرمن اگه آموزش کافی دیده باشی کوتاه مدت هم میشه سود خوبی دریافت کرد
خیلی از بزرگان در بورس استراتژی خودشون رو دارن و صحبتی هم شاید تا سالیان سال از این سبک ترید و نوع یا حجم یا مدت حضور در سهم نزنند.
البته همانند سایر موارد ماهایی که هیچی در توشه نداریم بیشتر صحبت می کنیم و اظهار فضل می فرماییم
لذا همواره
یا استراتژی درست مطرح نمیشود
یا در پشت صحبت ها و نظرات چند من یک غاز ما کم دانان (نگیم نادان به کسی بر نخوره خدایی نکرده چون همه عالم هستند غیر بنده)
یا با نظرات به نظر خودمون کامل (از دید یک عالم مسخره) ما منتقدین باعث عذاب کشیدن تریدر باتجربه میشویم.
مثلا سازمان جلوی نوسانگیران را بگیرد؟
آخه اگر در بازار نوسان و حرکت و اصلاح نبود که جذابیتی نبود میرفتیم بانک میذاشتیم پولمون رو دیگه.
دوستان انشالا که کمی روی خودمون کار بکنیم تا بتونیم یک سبک معاملاتی چه درست چه غلط برای خودمون داشته باشیم.
سبک معاملاتی غلط رو هم اگر بفهمیمش میتونیم اصلاح کنیم و به یک سبک خاص خودمون و درست تبدیلش کنیم اما هرقدر سبک معاملاتی دقیق و درست باشید اما نتوانیم آن را درست بکار ببریم نخواهیم توانست که به موفقیت نایل شویم.
از نظر شخص بنده که ممکنه کاملا هم اشتباه باشه:
هرچقدر دانش و علم بالاتر زمان خرید و فروش کوتاه تر
یعنی شخصی که تازه وارد هست با دانستن میزان سود در سنوات گذشته، برنامه های آتی شرکت و... و نیز یک تحلیل تکنیکال خوب در قیمتی مناسب ورود میکند و پس از گذشت سال یا سالیان با توجه به رشد قیمتی (تورمی یا حرکات مثبت شرکت) و نیز افزایش سرمایه ها و دریافت سود سالیانه در یک قیمت معقول نسبت به فروش و دریافت سود حاصل از خرید و فروش می نماید.
اما شخصی که دارای دانش، تجربه و ... هست می تواند در کمتر از حتی روز نیز نسبت به خرید و فروش اقدام نموده و سبک منفعت از معاملات خود نماید.
خوشبختانه در بازار سهام خبری از کال مارجین شدن نیست و حتی اگر قیمت نامناسبی هم خریداری شود در یک شرکت و صنعت مناسب با گذشت زمان امکان کسب منفعت خواهد بود.
زیاد هم به ریزش شاخص و سهام نگاه نکنید در همان بازه ای که در بانک می توانستید سود سالیانه ۲۰% کسب کنید در بازار بورس در بدترین حالتش هم می توانید بیش از آن مقدار کسب سود کنید؛ مگر دلال باشید و بتوانید دلار، ماشین یا مسکن و... خرید و فروش که جدا باید محاسبه و هزینه فرصت از دست رفته تعیین شود.
بنده به میان مدت و کوتاه مدت علاقه دارم که شاید حاصل عجول بودنم باشه اما لذت میبرم از ترید حتی با سود کم.
برای علاقه وارد بورس شدم و از هیجانش خوشم میاد.
شما هم تجربه کنید خرید و فروش از روی علاقه رو
بلندمدت خوب و عالی هستش ولی استراتژی کوتاه مدتی هم میتوان داشت
سلام به نظرمن اگر ازهردو یعنی کوتاه مدت وبلند مدت درسبد سهام باشند ریسک کمتری داره وبهتره
به نظرم اگه آدم سرمایه اضافی داشته باشه و نیازش نداشته باشه در بلند مدت میتونه هم خوب سود کنه هم ریسکش به مراتب کمتره البته این تجربه ی شخصی منه
سلام بنظرم باید از ۳ دید نگاه کرد کوتاه مدت . میان مدت و بلند مدت که هرکدوم تاثیر خودش رو داره
بدیهی است در صورتیکه بورس در ریل خود حرکت کند و نظارت مستمر و دقیقی بر عملکرد بورس انجام شود قطعاً سرمایه گزاری بلند مدت با دانش آینده بهتری خواهد داشت.
نوسانگیری علم میخواد و شخصی که نوسانگیری می کند دارای سطح بالایی از دانش و هماهنگی علم با عمل هست.
چرا باید سازمان فکری برای این موضوع بکند؟
چون شما یا بنده نمی تونیم سطوح رو شناسایی کنیم جهت ورود و خروج؟
چون من و شما بلد نیستیم خرید و فروش به موقع انجام بدیم و هر وقت صف خرید یا فروش میشه میدویم و ته صف وایمیستیم؟
چون من و شما بدون هدف و بدون استراتژی وارد سهم میشیم باید سازمان شخصی رو که دارای دانش، برنامه و استراتژی و قدرت تحلیل هست رو نابود کنه؟
این صحبت مثل دیدن در شهر کورها میماند که یاد شخص باید خود را به ندید بزند و یا اگر بفهمند که می بینید اگر به کفر و جادوگری محکوم نشه قطعا کورش میکنند.
غیر از این هست؟
اخه طولانی مدت یکم ادم اذیت می کنه حوصله ات سر میره
میشه برای بلند مدت در صندوقای درآمد ثابت یا بورسی سرمایه گذاری کرد
و بخشی رو برای کوتاه مدت در نظر گرفت البته با رعایت حد ضرر